07:47 | شنبه 29 ارديبهشت 1403
Research Analysis Debriefing Day
فرصتی به نام بورس و غفلتی به نام دولت

1399/05/27 11:56

فرصتی به نام بورس و غفلتی به نام دولت

نماد برتر- یادداشت اختصاصی / محمد علی رفیعی

به  گزاش نَمادِ برتر، در حالی که بورس ایران همزمان با درگیری بازار های جهانی با ویروس کرونا، خم به ابروی مبارک نیاورد و همچنان پله های طرقی و رشد را  تا  تا می پیمود اما؛ به یکباره این پله های بدون سیرسازی ساخته شده بر سر اهالی این بازار خراب شد و می رود که تخریبی بدتر از زلزله احتمالی تهران را به جای بگذارد.


شاخصی که رکورد ۲ میلیون را به نام خود ثبت کرد حالا با رکوردی پرسپولیسی شدن کامل در یک روز رو به رو است و البته رکوردهای دیگری که شاید در همین روز ها و ساعت های پیش روی، یکی پس از دیگری شکسته شوند.


مدیران دولتی کشور همچنان فکر می کنند اقتصاد جهانی و بازار سرمایه همان اقتصاد دهه  50 و 60 شمسی است که با تبصره و ماده و ابلاغیه بتوان رفع و رجوعش کرد و نیازی به علم اقتصاد و به روز کردن دانش نیست.


اما مشکل ریزش یا به قول برخی کارشناسان نزدیک به دولت، اصلاح زودهنگام بازار سرمایه چیست؟


یکی از کارهایی که دولت محمود احمدی نژاد مانند سایر فعالیت هایش به صورت نصفه و نیمه و بدون داشتن ساختار و قانون مدون، انجام داد، ارائه سهام عدالت به برخی اقشار مانند کارگران و کارمندان بود که این طرح از همان ابتدا و به دلیل وضعیت خراب صورت های مالی شرکت ها و اعتقاد نداشته دولت وقت به بازار سرمایه مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی قرار گرفت.


مشخص نبودن سهام شرکت های زیان ده و سود ده در سبد سهام عدالت و همچنین غیر شفاف بودن این حبه ها، از موارد انتقادی کارشناسان در آن سال ها بود.


عدم شفافیت سهام عدالت تا همین امروز هم ادامه دارد زیرا خیل عظیم سهامداران این سبد دولتی، همچنان نمی دانند سهامدار کدام صنعت و کدام شرکت ها هستند و البته به قول دوستان قشنگی سهام عدالت به همین گنگ بودنش هست و بس... چون نمی دانی سهامدار کجا هستی اما قرار است برگه های سهام خود را چند برابر ارزش واقعی بفروشی و بازار را به ... بکشی.

بازار سرمایه اگر برخی می گذاشتند حرکت معقول با سرعتی معقول تر را ادامه دهد شاید برای ورود به قرن جدید شمسی، کمترین نگرانی را از نوع چجذب سرمایه می داشتیم اما؛ گویی همچنان برخی دست های پشت پرده و روی پرده، علاقه ای به کاهش ربا، نزول و بهره اسلامی و غیر اسلامی ندارند و از این رو بهترین کار، ایجاد بی اعتمادی در بین مردمی است که به دسرت یا غلط با تمام سرمایه زندگی خود و به دلیل تبلیغات برخی رسانه های پولکی و کارشناسان پولکی تر، وارد این کارزار شده و حالا همه آنچه در این سال ها پس انداز کرده بودند را بر باد داده اند.

جالب اینکه تصمیم سازان دولتی از رییس جمهور تا وزیر و معاونانش سکوت کرده و برخی از نمایندگان ایشان در قامت کارشناس سعی در آرام کردن جوی دارند که خود به راه انداختند.


از آغاز ریزش بازار سرمایه تا کنون وزیر اقتصاد در هیچ نشست و گفتگویی شرکت نکرده است تا کمی از دلواپسی سهامداران کم کند و این یعنی خود آقای وزیر هم در کار خود و حال بورس مانده است.


متاسفانه اقتصاددانان دولتی و حقوق بگیر فعلی و البته گذشته گویی از همان افراد رانتی بودند که در دانشگاه های معتبر داخلی و خارجی تحصیل کرده اند اما سواد کافی برای هدایت دولت را ندارند و یا نه شاید سواد دارند و جرات نصیحت دولتی ها و دادن مشاوره درست را ندارند و باز هم شاید نه شاید سودشان در سکوت است و نفعشان در ریزش بازار و از بین رفتن اعتماد به این بازار کمتر شناخته شد و البته تخصصی.


هر چه هست در حال حاضر دولت تدبیر و امید از بی تدبیری و کاشت بذر ناامیدی در دل سهامداران و فعالان بورس نه خسته شده و نه درس می گیرد.


این همان هشداری است که کارشناسان در گفتگو با رسانه های غیر پولکی و مستقل بارها عنوان کرده و دولت را به تفکر و عقلانیت فراخوانده اند.


باشد که این دولت تا قبل از  فکری برای اعتبار خود و اعتماد مردم بکند.
انشالله.

یادداشت از محمد علی رفیعی